پارساپارسا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره
مامان پريسامامان پريسا، تا این لحظه: 35 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره
بابا رسولبابا رسول، تا این لحظه: 41 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

پارسا دردونه ی مامان و بابایی

ولنتاين

  زندگى آرام است مثل  آرامش یک خواب بلند. زندگی شیرین است، مثل شیرینی یک روز قشنگ زندگی رویایی است، مثل رویای ِیکی کودک ناز زندگی زیبایی است، مثل زیبایی یک غنچه ی باز زندگی تک تک این ساعتهاست  زندگی چرخش این عقربه هاست  زندگی راز دل مادر من زندگی پینه ی دست پدر است زندگی مثل زمان در گذر...    همسر عزيزم،پسرك مهربونم  شماتمام دارايى هاى من تو اين دنيايد فقط خدا ميدونه كه چه قدر دوستتون دارم همه ى قشنگيها رو براتون آرزو ميكنم  روز عشق و دوست داشتن مبارك ...
26 بهمن 1393

اوكى

چن روز پيش يه كوچولو سرما خورده بودى ،سرفه  ميكردى نصفه شب چن بار پشت سر هم سرفه كردى و  بعدش منو صدا زدى پارسا:مامان.....مامانى....مامان پرى من:جانم مامانى پارسا:مريض شدم... من:داروهاتو خوردى مامانى بخواب تا صب خوب ميشى پارسا: اوكى... من :😄😄😄😄😳😳😳😳 ...
14 بهمن 1393

سلام پرى گلم خوبى؟

سلام پرى گلم خوووووووبى؟ واااااااااى كه چه قدر كيف كردم اينجورى صدام كردى عزيزكم انگار كه دنيا رو بهم دادن بغلت كردمو كل اتاق چرخوندمت بلند بلند با هم خنديديم همه ى خستگيهاى اين چن وقته از يادم رفت ،همه ى دنيام جمع شد تو اين جمله ى تو ،خدا رو هزار بار شكر كردم ،يه روزى بود كه دعا ميكردم فقط بتونى منو بشناسى ،بدونى كه من مادرتم... اما حالا با شيرين زبونيهات دنيامونو شيرين كردى  هر روز به بابايى زنگ ميزنى و دستوراى جور واجور بهش ميدى يه روز ماشين🚘، يه روز هليكوپتر🚁،يه روز موتور🚵، يه روز توپ ⚽️ميخواى از بس كه زبون ميريزى بابايى هم دلش مثل من ضعف ميره و دونه دونه دستوراتو اجرا ميكنه هر چى كه هست با شيطو...
14 بهمن 1393

تولدت مبارك عزيزم

پسرم تمام زندگي من، دلم ميخواهد ساعتها بنشينم و تماشايت كنم، نه سير مي شوم و نه خسته وقتي دستهايت را مي گيرم و در چشمانت زل ميزنم و مي گويم دوست دارم دوست دارم دوست دارم و تو با لحن كودكانه ات مي گويي دوست دارم، گويي همه جهان مي ايستد و من و تو در قاب زندگي پررنگ تر مي شويم تولدت مبارك عزيزم   صدای یک پرواز فرود یک فرشته آغاز یک معراج و شروع یک زندگی تولدت مبارک عشقم     این دوست داشتن است اين همان حس قشنگی ست که دلم میخواهد او درون دل من جای باز کرده است کودکی بازی گوش نازنینی با هوش چشمهای مشکی پو...
5 بهمن 1393
1